سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۸
کد خبر: 292739

كرونا عیب و بدی و مصیبت و اندوه و گرفتاری زیاد دارد اما چون نیك بنگری محاسنی هم به ضمیمه دارد. نیك و بد دنیا به هم درآمیخته‌اند، هیچ بدی‌ای نیست كه با خوبی همراه نباشد و هیچ خوبی‌ای نیست كه آلوده به بدی نشود. حتی چراغ مصطفوی را محض تامل و تدبر ما گفته‌اند كه با شرار بولهبی است.

ویروس كرونا چه نسبتی با جهانی شدن‌دارد

سلامت نیوز:كرونا عیب و بدی و مصیبت و اندوه و گرفتاری زیاد دارد اما چون نیك بنگری محاسنی هم به ضمیمه دارد. نیك و بد دنیا به هم درآمیخته‌اند، هیچ بدی‌ای نیست كه با خوبی همراه نباشد و هیچ خوبی‌ای نیست كه آلوده به بدی نشود. حتی چراغ مصطفوی را محض تامل و تدبر ما گفته‌اند كه با شرار بولهبی است.

به گزارش سلامت نیوزبه نقل از روزنامه اعتماد ،بر همین مبناست قرآن مجید ما را متفتن این معنای عمیق كرده كه چه بسا اشیای مكروهی كه برای مردمان خیر است و چه بسا خیرهایی كه برای ایشان بدی به ارمغان می‌آورد. دنیا را طوری ساخته‌اند كه نیك و بدش توام است، بستگی دارد از كدام موقف و منظر به دنیا و مافیها نگاه كنیم.

در مورد كرونا هم می‌توان گفت - تجربه این دو، سه ماهه نیز تصدیق می‌كند- كه خیر و شرش به هم درآمیخته و مثل سایر پدیده‌های عالم، از دور و از ارتفاعی بالاتر اگر نگاهش ‌كنیم می‌بینیم كه در سیر تكاملی بشر موثر است.

البته، بی‌تردید زود است كه آثار و تبعات كرونا را در حالی كه هنوز ماسك به دهان داریم و دستكش دست كرده‌ایم و بوی الكل و مواد پلشت‌زدا فضای خانه و محل كار را پر كرده به قضاوت و تحلیل بنشینیم.

هنوز فاصله ما با این ویروس تاجدار چنان كم است كه توان دیدن -كلیت ماجرا كه سهل است حتی توان دیدن و فهمیدن- ظاهرش را نداریم. هنوز دقیقا نمی‌دانیم از كجا آمده و به كجا می‌رود. هنوز اسرار زیادی دورتادور ویروس موسوم به چینی را در برگرفته، دانشمندان و پزشكان هم ندانسته‌های‌شان بر دانسته‌های‌شان غالب است. آن مثالی كه از كوه‌های یخ می‌زنند و می‌گویند اصل و اساس‌شان از دیده پنهان است و ناظران تنها سفیدی قله‌ها را قادرند كه ببینند در مورد ویروس مهلك كرونا هم مصداق دارد.

مع‌الوصف تا اینجای قصه، مبتنی بر دیده‌ها و شنیده‌های‌مان درنگ مختصری می‌كنیم تا دریابیم آثار و تبعات این ویروس چقدر بیش از ابتلا و سرفه و شیوع و بیم و امیدهای سلامتی است. من اگر خدا بخواهد قصد كرده‌ام به مرور بعضی از این تبعات و آثار را برشمرم و درباره‌شان با شما گفت‌وگو كنم، زورم برسد جوانب مختلفش را به قدر وسع بسنجم.

از آنجایی كه این روزها عارف و عامی زیاد درباره كرونا می‌نویسند و می‌گویند و روزنامه‌ها و تلویزیون و گوشی‌های موبایل و كامپیوترهای خانگی لبریز از نوشته‌ها و گفته‌های كرونایی است سعی می‌كنم حرف تكراری نزنم چیزی را كه دیگران بهتر از من گفته‌اند نگویم و بی‌جهت سرتان را درد نیاورم. هرچند معترفم كه تكرار و لكنت به نوشته‌ام راه دارند و از دست‌شان خلاصی ندارم مگر اینكه خوانندگان رفیق و بزرگوار و همدل كریمانه در آن بنگرند و جوهرش را دریابند.و اما آنچه در بادی امر شایسته توجه است «شباهت بسیار زیاد ما ایرانی‌هاست به دنیا».

شباهتی كه اتفاقا كرونا باعث شد متفطنش شویم و چشم بر آن بگشاییم. قصه استثنا پنداری ایران مربوط به این سال‌ها نیست، اگرچه در بعد از انقلاب اسلامی و در این سال‌های اخیر تشدید شده و نویسندگان و روشنفكران بسیاری از طوایف مختلف بر آن اصرار و ابرام كرده‌اند اما كم‌كم، بیش از دو قرن است كه ما خود را متفاوت از دنیا می‌پنداریم و دنیا را هم متفاوت از خود می‌دانیم.

به لحاظ دینی، به لحاظ زبان، حتی به لحاظ بعضی خصوصیات منحصربفرد تاریخی و جغرافیایی، نویسندگان ما چنین القا كرده‌اند و چنین در ذهن عام و خاص جاگیر و پاگیر شده كه موقعیت ایران در دنیا موقعیتی استثنایی است، سرنوشتی متفاوت از بقیه در انتظار دارد و جهان به هر سمتی برود ایران به سمت دیگر می‌رود؛ به عبارت دیگر این گزاره كه «حضور ما در جهان یك حضور استثنایی است» از فرط تكرار تبدیل به یك امر بدیهی شده است و دیگر كسی درباره‌اش چون و چرا نمی‌كند؛ به بیان دیگر چنین گفته می‌شود و چنین در ذهن و ضمیر ما نقش می‌بندد كه «ما تافته جدابافته‌ایم» و خداوند یا طبیعت یا تقدیر حساب دیگری روی ما باز كرده، توقع علی‌حده‌ای از ما دارد.

این استثناپنداری همواره خود را در دو سوی طیف عشق و نفرت از ایران نشان داده، با افراط و تفریط نیز همراه بوده و هست. بعضی‌ روشنفكران تلخكام (نظیر هدایت) بر این باور بوده‌اند كه اگر جهان به سوی پیشرفت و ترقی برود تقدیری محتوم ما را به قهقرا می‌برد و هر كس در این آب و خاك سودای اصلاح به سرش بزند جز فساد كاری از پیش نمی‌برد.

آنها صراحتا می‌نویسند و می‌گویند كه قوانین دنیا در اینجا نتیجه عكس می‌دهد و ما همه‌چیزمان از همه‌چیز دنیا متفاوت است. به شتر گفتند چرا چمینت از پس است، گفت چه چیزم مثل همه‌كس است؟ استثناپنداری توام با بدبینی تاریخی، این اواخر به جهت رواج و توسعه ارتباطات تبدیل به جملات قصار شده و ناقلانش با مغالطه بسیار بدبختی و بیچارگی و ناتوانی ما ایرانی‌ها را ضربدر هزار می‌كنند و از دلش احكام كلی‌ بیرون می‌كشند. در طرف مقابل هم استثناپندارانی هستند كه از آن سوی بام افتاده‌اند و ایران را گل سرسبد آفرینش معرفی می‌كنند.

نشنیده‌اید كه می‌گویند نبوغ ایرانی را كسی ندارد؟ نخوانده‌اید كه نوشته‌اند رگ و ریشه افلاطون و ارسطو هم ایرانی بوده، حتی هیتلر هم اصالتی كرمانی داشته؟ ندیده‌اید كه می‌گویند ژن ایرانی بهترین ژن‌هاست و دنیا مانده است كه با ما چه كند؟ آن‌طرفی‌ها ما را به سمت یك بدبختی تاریخی می‌برند و این‌طرفی‌ها به سوی یك اقبالناكی بی‌حد و حصر.

در اولی گلیم سیاه ایران و ایرانی به آب و زمزم و كوثر سفید نتوان كرد و در دومی همه دنیا تن است و ایران دل. من مشكلی با ایران‌دوستی ندارم حقایق این آب و خاك را هم كتمان نمی‌كنم اما با اینكه مدام حساب خودمان را از دنیا به هر شكلی سوا كنیم مشكل دارم و آن را به صلاح نمی‌دانم.چند وقت پیش یكی از استادان خردمند سیاسی، در مقاله‌ای انتقادی، درباره ایران نكاتی را نوشته بود كه متاسفانه مطابقتی با واقعیت نداشت.

با اینكه او استادی روشن‌ضمیر و هوشیار است اما نتوانسته بود خود را از بدیهیات برهاند؛ لذا در ابتدای مقاله‌اش اشاره به استثنایی بودن ایران كرده بود؛ استثناهایی كه از دل تخیل بیرون آمده‌اند و ریشه‌ای در تاریخ ندارند. احتمالا شما هم شنیده‌اید كه می‌گویند ایران تنها كشوری است كه در قرن بیستم دوبار انقلاب كرده.

البته دوبار انقلاب در ایران مهم است و شایسته توجه و مطالعه اما حداقل سه كشور دیگر هم دو انقلاب در یك قرن را تجربه كرده‌اند. می‌گویند جغرافیای متنوع ایران را هیچ‌كجا ندارد. جغرافیای ما دوست‌داشتنی و ارزشمند است اما دیگران كه در كویر لوت زندگی نمی‌كنند. اتفاقا جغرافیای طبیعی دیگران هم ارزشمند است و شایسته عنایت. می‌گویند ایران گرفتار ناكامی بلكه تلخكامی تاریخی است و هر حركت اصلاحی در این آب و خاك محكوم به شكست است.

این حرف را متاسفانه روشنفكرانی بر زبان و قلم رانده‌اند كه موجهند و صاحب اعتبار اما نگاه كن به ماقال نه من قال. این ماقال، مطلقا نه توجیه علمی دارد و نه توجیه تاریخی. سال‌ها پیش كه با یكی از استادان بزرگوار در باره كالبدشكافی چهار انقلاب صحبت می‌كردیم خاطرم هست كه خیلی زود انقلاب ایران را استثنا كرد و گفت آن حرف‌ها در اینجا مصداق ندارد و ما ربطی به بقیه نداریم.

من آن موقع پذیرفتم و آن را مثل رازی گرانبها در دل نگه داشتم اما تجربه چهل‌ساله نشان داد رای آن استاد و تعلق‌خاطر من هردو اشتباه بوده و ما با همه تفاوت‌ها و اختلافات فكری و فرهنگی و تاریخی و جغرافیایی، یكی هستیم مثل همه و اگر نگویم نوددرصد آن تئوری‌ها، درصد زیادی از آنها در مورد ما هم صدق می‌كند. اگر در همه‌جای دنیا آب در صد درجه به جوش می‌آید مطمئن باشید كه در اینجا هم آب در صد درجه به جوش می‌آید. اگر در همه‌جای دنیا افراد موجه و اخلاق‌مدار و معقول می‌توانند گرفتار وساوس نفسانی شوند و دست به دزدی و هیزی بزنند در اینجا هم می‌توانند.

اگر در همه جای دنیا باسوادها و خیرخواهان و هوشیاران می‌توانند منشاء آثار خوب و درست شوند در اینجا هم می‌توانند... برای اینكه عرایضم سوءتفاهم برنینگیزد لازم است تصریح كنم كه من منكر اختلاف‌ها و تفاوت‌های تاریخی و عقیدتی ساكنان این خطه با بقیه جهان نیستم. بقیه هم كمابیش همین فرق‌ها را دارند. چینی‌ها و یونانی‌ها و مصری‌ها و ترك‌ها و عرب‌ها هم به یك اعتبار تافته جدا بافته‌اند. اصلا خداوند ما را متفاوت آفریده و نه فقط هر قوم و قبیله و كشور را بلكه هر شخص را منحصربه‌فرد آفریده. در اینكه ما با یكدیگر فرق داریم تردیدی نیست.

فرق‌های روانشناختی و حتی فیزیولوژیك می‌توانند در فرق‌های دیگر موثر بیفتند و روز به روز فاصله ما را با جهان بیشتر كنند مع‌ذلك نباید از شباهت‌های‌مان با دیگران غافل شویم. اتفاقا عرض من همین است كه كرونا فرصتی فراهم آورد تا ما به‌عینه دریابیم كه بیش از آنچه عیان است شبیه بقیه‌ایم و در چشم ویروس كرونا فرقی با چینی‌ها و ایتالیایی‌ها و اسپانیایی‌ها و آلمانی‌ها و حتی امریكایی‌ها نداریم.

در كشور ما هم مدیر خوب هست و هم مدیر بد. مثل همه جای دنیا. در اینجا مردمان مهربان هستند و مردمان حریص. باز هم مثل همه جای دنیا. كرونا نشان داد كه ما با تقدیر تاریخی سر و كار نداریم بلكه با مردمانی سر و كار داریم كه اگر خوب تربیت‌شان كنی و اگر از سر هوشیاری به مشاركت اجتماعی دعوت‌شان كنی می‌توانی به خوبی و سربلندی از این بحران بگذری و اگر نه، نه.

قبل از اینكه اخبار كرونایی اسپانیا و ایتالیا و امریكا فراگیر شود در شبكه‌های مجازی می‌دیدم كه استثناپنداران منفی‌باف مدام از مدیریت غلط ایرانی‌ها، از ناتوانی كادرهای درمانی و از بی‌فرهنگی شهروندان گلایه می‌كنند و با جملات دراماتیك بدبختی‌ها و ناتوانایی‌های ایران را به یكدیگر باز می‌گویند.

از این حیث اتفاقا باید ممنون و مدیون كرونا باشیم كه باعث شد چشم‌مان بر جهان باز شود و ببینیم كه نه تنها ایرانی‌ها مشكلی ندارند و ژن و تقدیرشان متفاوت از بقیه نیست بلكه به‌شدت شبیه بقیه‌اند و در یك موارد بهتر شاید یك‌جاهایی هم بدتر. عین بقیه. نه تنها مردم ما شبیه دیگر مردمان جهانند بلكه چون نیك بنگری مقامات و مسوولان ما هم شبیه مقامات و مسوولان جهانند.

نگذارید لباس‌ها یا بعضی عبارت‌ها و تظاهرات سیاسی و عقیدتی شما را گمراه بفریبند و حقیقت را از جلوی چشم‌تان دور كنند، چون نیك بگری ما هم مثل بقیه‌ایم. شما اگر سوییس را هم چهل سال تحریم كنی و از هر سو بر سوییسی‌ها تنگ و سخت بگیری می‌بینی كمابیش رفتار و گفتاری شبیه ما پیدا می‌كنند. البته كه تاریخ و جغرافیای ما متفاوت از سوییس است. اطفال دبستان هم می‌دانند كه ما و آنها تفاوت‌هایی داریم اما این تفاوت‌ها هیچكدام جوهری نیست. اصلا جوهری در كار نیست. آدمیزاد مجموعه‌ای از خوبی و بدی است.

ناف ما را با فساد و ریا و دروغ و از این قبیل نبریده‌اند. شما را به خدا اینقدر با ربط و بی‌ربط جمله شاه هخامنشی را تكرار نكنید كه گویی دروغ و كم‌آبی تقدیر بی‌بروبرگشت ماست. كدام تقدیر؟ سوییسی‌ها هم اگر در موقعیت ما قرار بگیرند خوبی‌ها و بدی‌های خود را آشكار می‌كنند. مشكل اینجاست كه دعواهای سیاسی باعث شده تا رسانه‌های فارسی‌زبان به خصوص آنها كه گرایش سیاسی شدید و غلیظ دارند چشم بر واقعیت دنیا ببندند و تنها به بازگویی مصائب و مشكلات ایران مشغول شوند. اصلا گفتن از مصائب ایران تبدیل به سرگرمی رسانه‌ای شده و ملت هم از تماشایش حال می‌كنند و پای بحثش تخمه می‌شكنند.

این اتفاق باعث شده مردم كه مخاطبان اصلی رسانه‌ها هستند به عنوان دیفالت ذهنی بپذیرند كه ما بدبخت و بیچاره دنیاییم و اگر همه غرق در خوشی و لذتند، ما گرفتار بدبختی و بیچارگی هستیم. تكرار می‌كنم جمله ایرج را كه میان موسیو و آقا چه فرق است/ كه این در ساحل آن در دجله غرق است؟ اتفاقا این تلقی را مسافران توریستی ایرانی به تركیه و مالزی و امارات هم طی سالیان تقویت كردند. مسافران مشاهدات توریستی یك هفته، ‌ده روزه خود را تبدیل به یك قضاوت ارزشی كردند و بر موضع حسرت‌خوری نشستند.

متاسفم كه بگویم بعضی از مسوولان هم بعد از مسافرت‌های چند روزه به ممالك راقیه مترقیه اعتماد به نفس خود را از دست دادند و شروع كردند به حسرت خوردن... بر خلاف گسترش حیرت‌انگیز شبكه‌های اجتماعی و ارزان شدن سفرهای خارجی ما متاسفانه تصویر واقعی دنیا را نتوانستیم به دست بیاوریم ایضا تصویر خودمان را هم به دلیل اغراض سیاسی كج و معوج دیدیم.

برای همین است كه می‌گویم كرونا كمك كرد تا ببینیم كه اگر در ایران متعصبانی هستند كه در اماكن مقدسه را لیس می‌زنند در ایتالیا هم هستند ایتالیایی‌هایی كه بی‌اعتنا به امر و نهی پزشكان در كلیسا یا مجسمه حضرت مریم را زبان می‌زنند. اگر در ایران چند نفری هستند كه حرص و آز كورشان كرده به احتكار رو می‌آورند در قلب اروپا هم محتكر طماع كم نیست.

در مقابل این محتكران و متعصبان ایثارگران و مهربانان و خیرخواهان هم الی ماشاءالله هستند كه خود را وقف خدمت به خلق كرده‌اند. اتفاقا كرونا باعث شد تا مسوولان اجرایی كشور سرشان را بالا نگه دارند و در مسابقه مسوولیت از همتاهای اروپایی و امریكایی خود جلو بزنند. یك جاهایی هم البته جا بمانند. اگر در ایران مقامی پیدا می‌شود كه حرف نسنجیده می‌زند، امریكایی‌ها هم گرفتار ترامپی هستند كه توصیه می‌كند مردم برای مبارزه با كرونا شوینده و پاك‌كننده بخورند.

اگر ما گرفتاری اقتصادی داریم و تعدادی از هموطنان‌مان بیكار شده‌اند -كه البته نباید بشوند و حتی بیكار شدن یك نفر تلخ است- مردم جهان هم گرفتاری اقتصادی كم ندارند و انبوه بیكاران روی دست دولت‌ها مانده‌اند... حرفم را جمع كنم. كرونا فرصتی فراهم آورد تا با گوشت و پوست و استخوان‌مان تجربه كنیم كه ما هم یكی هستیم مثل بقیه و خوب یا بد، این طرفی یا آن طرفی استثنایی در كار نیست.

مع‌الوصف برای دوست داشتن ایران و برای حفاظت از این آب و خاك لزومی ندارد كه این جغرافیا استثنا باشد. اتفاقا چون شبیه بقیه‌ایم دوست‌داشتنی‌تریم و باید تلاش كنیم تا با دیگران رقابت كنیم و از هر حیث خود را به آنها برسانیم حتی از آنها جلو بزنیم و كم و كسری‌های‌مان را جبران كنیم. اولین چیزی كه ما را از رقابت با دنیا باز می‌دارد و گرفتار بی‌عملی می‌كند همین است كه فكر كنیم استثناییم و ربطی به بقیه نداریم؛ حال آنكه داریم.برای اینكه بدانید ما هم مثل بقیه‌ایم چند تصویر از كرونای جهانی ببینید تا حساب كار دستتان بیاید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha